ابرقهرمانان کاملا اسلامی: کودکان مسلمان به کمیک «۹۹» علاقه دارند در حالی که بنیادگرایان از خالقین این آثار –که بزودی به جرم ارتداد محاکمه میشوند- متنفرند
نایف المطوی هم در امریکا و هم در جهان عرب به دلایل متضادی بدنام است. او برای محافظهکاران امریکایی فردی تروریست محسوب میشود و نزد عربهای بنیادگرا، مرتد است. در ادامه مصاحبه عریفه اکبر را با او میخوانید.
دیدار با او در خط هوایی امارات به مقصد “جشنواره ادبیات دوبی” میسر شد. با وجود ازدحام جمعیت هوادارانی که او را دوره کردهاند با همه خونگرم و مشغول صحبت است. او اقرار میکند که از وقایع سال گذشته تاثیر پذیرفته. مخصوصا در اثر هشتگ نگرانکننده توئیتری #چهکسیدکترنایفرامیکشد، که در تابستان گذشته نفرت افراد زیادی بر علیه او را نشان میداد. او در تلاش است تا حکم احضار به دادگاه را خنثی کند و تا ۲۶ مارس این ماه به تعویق بیاندازد زیرا تعقیب قانونی، وی را از فتوای مفتی اعظم عربستان سعودی که آثار وی را شیطانی خوانده بود در امان نگاه میدارد.
درست یک دهه قبل، نایف المطوی لحظه سرنوشتسازی در زندگی خود داشت. روی صندلی عقب یک تاکسی در لندن نشسته بود و با داشتن دو مدرک در روانشناسی و دریافت درجه دکتری، قصد نداشت تحصیل را در رشته خود ادامه دهد، بلکه میخواست وارد عرصه کتاب کمیک شود.
ورود به ۹۹ فراگیری و کسب تجربه درباره کهنالگوهای زنان و مردان قدرتمند در دنیای ماروِل و دیسی؛ و اکنون در ده سالگی آنها کتابهای کمیک المطوی، دسته ابرقهرمانان خاص خود را دارند. بازیگران کاملا مسلمان با قدرتهای خاص که ۹۹ قدرت خدایی مجسّم شدهاند. مانند سخاوت، حکمت و توانمندی که در قرآن نام برده شدهاند.
جنگجویان آزادی یکی از آثار مجموعه کتاب کمیک ۹۹ است که در آن شخصیتها دارای صفات خدایی هستند.
این اشخصیتها در نبرد همیشگی با روغال هستند، شروری که با الهام از اسامه بن لادن میتواند در جهان پس از القاعده ما به چهره داعش یا «هر مسیح خودخوانده دیگر» دربیاید؛ و هر ابرقهرمان از مناطق مختلف دنیا، تحت حمایت مرشد قهرمانان، «دکتر رَزوی» است که شخصیت مورد علاقه دکتر مطوی و یک روانشناس بالینی تعلیمیافته است که او را به شکل بهترین نسخه تخیلی خود درآورده است.
مجموعه ۹۹ در سال ۲۰۰۶، ابتدا در کویت پس از موافقت وزارت اطلاعات دولت و سپس در امریکا و سایر نقاط جهان شروع به کار کرد. این مجموعه نمونه عالی صلح بین ادیان و بردباری مطرح شده توسط اوباما اعلام شد و دکتر مطوی دو بار برای صحبت در برنامه «مذاکرات [۱]TED» دعوت شد. او که در مجله فوربس مطرح شده بود، برنده جایزه «ناحیه خلیج» و تاییدیه دولت سعودی را دریافت نموده بود.
او به چشم محافظهکاران ایالات متحده، تروریست و مهره باارزشی برای اسلام بنیادگراست؛ و از نظر اعراب اسلامگرا یک بدعتگذار و مهرهی غرب لیبرال است.
هر دو اردوگاه در دهه گذشته درباره تولیدات وی اعلام خطر کردهاند و خواستار برخورد با وی شدند. جوخهی خدا در امریکا از نظر اخلاقی تا حدی پیرامون «افراطیگری کودکان» وحشت ایجاد نمودند که از نمایش فیلم اقتباسی هالیوود از مجموعه ۹۹ که توسط اندمول تهیه و فیلمنامه آن توسط تیم نویسندگان جنگ ستارگان، مردان ایکس و مرد عنکبوتی به نگارش درآمده بود در سینماها و شبکههای تلویزیونی ایالات متحده جلوگیری کردند. (این موضوع المطوی را به شوخی واداشت: «من از فاکس نیوز فتوا دارم!»)
اما اکنون مسئله جدیتر، تهدید وی در کشور خودش است. هنگامی که دولت کویت بر کار او صحه میگذارد اما ضاهرا هیچکس در کویت با این تایید موافق نیست. در سال گذشته یک پویش توئیتری وی را متهم به کفرگویی کرد و خواستار احضار او به دادگاه شد. پرونده حقوقی وی – نه توسط دولت بلکه توسط شهروند کویتی- علیه او تشکیل شد و از او بخاطر بدعتگذاری شکایت کرد. (در صورتیکه وی در دادگاه محکوم شود امکان زندانی شدن وی محتمل است. هر چند که خودش معتقد است محکوم به زندان نخواهد شد)
از آن زمان، المطوی اعلامیههای تهدید به مرگ و خشونت دریافت نموده است و توالی این حوادث کنایهآمیز به اوج خود رسیده: «کمی قبل از شروع سال ۲۰۱۴، ایمیلی دریافت نمودم که از برنده شدن مجموعه ۹۹ در بخش رسانهی جوایز اقتصاد اسلامی در دوبی خبر میداد. به فاصله کمی، چند روز بعد ایمیلی از وکیلم دریافت کردم که آخرین اخبار پروندهی اعتراضی علیه من در کویت، به خاطر بدعتگذاری و توهین به مذهب در خلال مجموعه ۹۹ را اطلاع میداد. این همان کتابی بود که رئیس جمهور اوباما، شیخ محمد و حتی والاحضرت امیر کویت، مانند یک سنگر مستحکم؛ آشکارا آنرا تایید میکردند.»
درباره این موقعیت غیرممکن که همزمان قهرمان و ضدقهرمان باشید چگونه باید با دو اردوگاه مخالف، مذاکره کرد؟ از ظواهر چنین برمیآید که المطوی اجازه نخواهد داد بدگویان پیروز شوند. او با ۴۳ سال سن و ۵ پسر جوان، ذات اصلاح ناپذیری مانند «تیگر[۲]» دارد.
پرونده او جنبه گیجکننده دیگری نیز دارد: شش سال پیش وزارت اطلاعات سعودی کمیکها را تایید نمود به طوری که در ملأعام در سراسر کشور به فروش برسد. دکتر مطوی برای این موضوع پاسخی دارد: فتوا به میزان زیادی به نوع سوالاتی که پرسیده میشود بستگی دارد و اگر سوالات منحرف شده باشند، پرسشگر در قبال انحراف پاسخها مسئول است.
مطوی میگوید: «سوالی که از مفتی پرسیده شد بیان اشتباه و سلبی را شکل داد، شاید تعمداً و بدخواهانه یا شاید از روی جهل بود.»
المطوی به شدت به دین خود پایبند است، اما زمانی هم بود که چه در زمینه ادبیات و چه زندگی، در او هیچ تمنایی نسبت به اسلام نبود. او به عنوان نوجوانی باهوش و کنجکاو، پیامهای اسلام را پس میزد: «به نظر سیاه و سفید میآمد و من به سیاه و سفید علاقهای نداشتم.»
تنها با صحبت با یک امام جماعت که دانشجوی دانشکده الهیات هاروارد بود (خود مطوی در دانشگاه لانگ آیلند روانشناسی میخواند و سپس در کلمبیا مقطع کارشناسی ارشد رشته مدیریت بازرگانی تحصیل کرد) کم کم متوجه اختلافات جزئی مذهبی شد و یکباره تغییر عقیده داد.
موردی که اکنون عادی به نظر میرسد اما او را به سمت خلق مجموعه ۹۹ سوق داد؛ این بود که اصول قرآنی، جهان شمول و انسانی است. با این حال عناصر سیاسی نیز دخیل بود: ۱۱ سپتامبر اتفاق افتاد، تروری با نام اسلامگرایان اثر غیرقابل جبران خود را بر دنیا گذاشت و در مقابل، دنیا از خود میپرسید آیا ممکن است مذهب با اسلام با ارزشهای روشنفکرانه غرب سازگاری پیدا کند.
پس از مناقشه سال ۲۰۰۵-۲۰۰۶ درباره انیمیشن دانمارکی، المطوی دریافت به شرط آنکه به کار حداکثر تعهد را داشته باشد جاهطلبیاش بجاست. «کارهایی بود که آنها را بخاطر خلاقیت و بخاطر «مسلمان دلزده» درونم شروع کردم. مردم به جعل اسلام ادامه میدادند تا به جنگ با آن بروند. قصد داشتم ارزشهای اساسی اعتقادم را که باور دارم ارزشهای انسانی هستند حفظ کنم، و آنها را به نحو خلاقانه به کار ببرم. میخواستم بگویم «اسلام این است و تفاوتی با ارزشهای شما ندارد».»
بنابراین در یکی از برنامههای «مذاکرات TED» ادعا کرد قالب انیمیشن کودکان را برگزید تا از [ایجاد] زنان و مردان جوان افراطگرا در آینده جلوگیری کند. آنها خلق شدهاند تا «بخاطر قلبها و ذهنهای کودکانی بجنگند که مجبور میشوند متنفر باشند». هر چند اذعان میکند ایدهها از بن و اساس، اصل نیستند. او میگوید: سلسلهای طولانی از شخصیتهای کتاب کمیک موجود است که تم داستانیشان به خداشناسی میرسد؟ ؛ پیش از این هرگز در این شخصیتها فرهنگ اسلامی رسوخ نکرده بود.
او میگوید«یکی از انسانهایی که در تحقیقاتم به او برخوردم نیل آدامز بود [کسی که در خلق تصور تعریفی از کاراکترهای دیسی کمیک، مانند مرد عنکبوتی و سوپرمن همکاری کرد] و او از تاریخ دور و دراز کمیک و مذهب سخن گفته بود. مثلا کاپیتان مارول میگوید: شِزام! که این کلمه «سرنام» شش تن از خدایان یونانی است که او قدرتهای جادویی آنان را دریافت کرده است: سولومون، هرکولس، اطلس، زئوس، آشیل و مرکوری. سوپرمن ارتباطی با موسی دارد [خالقین آن یهودی بودهاند و برخی پژوهشگران این ایده را مطرح کرده بودند که موشک کوچکی که نوزاد سوپرمن در آن بود و از سیاره کریپتون به جا مانده بود مشابه سبد پاپیروسی [حضرت] موسی است] و این مرا به فکر فرو برد…» و به مقایسه واداشت. در قسمت نخست مجموعه ۹۹ محاصره بغداد در سال ۱۲۵۸ جریان دارد.
«نسل اندر نسل اعراب این قصه را میدانند. این نقطه مهمی در تاریخ ماست زمانی که مغولها حمله کردند و کتابخانه بزرگ را نابود کردند.» (هر چند در این نسخه، کتب نفیس بیشماری از ریخته شدن در رود دجله در امان ماندند.) همچنین در مورد شخصیتها که نخست به شکل سنگهای پراکنده در سراسر جهان ظاهر میشوند. هنگامی که قدرتهایشان را کشف میکنند ابتدا از آن برای نفع شخصی استفاده میکنند، در عین حال المطوی میگوید: «وقتی از قدرتهایتان به این روش استفاده میکنید، از مردمی که خواهان بهرهمندی از این قدرتها هستند سوءاستفاده میکنید تا آنطور که میخواهید رفتار کنید.»
در اینجا مفهومی وجود دارد که المطوی آن را «مکانیسم خودسازگاری» در مجموعه ۹۹ مینامد. همان طور که شرح میدهد: «همه باور دارند قرآن، کتابی برای همه زمانها و مکانهاست. برخی افراد معتقدند این بدان معنی است که به عنوان تفسیر اصلی تاریخ کهن مناسب است؛ من به این امر اعتقادی ندارم. گروهی هستند که آن را مدرک زنده و در حال نفس کشیدن میدانند. «مکانیسم سازگاری» به این امر اشاره دارد. و روغال نمیخواهد این سازگاری اتفاق بیافتد.»
با توجه به متن بالا، المطوی نیز میدانست این خطر وجود دارد که نمایش قهرمانگرائی در میان مردان ریشوی شرقی و زنان سرپوشیده، به «جهادی» یا افراطی ترجمه میشود. او میگوید به این دلیل بود که پشتوانه اخلاقی مجموعه ۹۹ بسیار واضح بود.
او میاندیشد مذهب همواره، مستعدِ دستبرد بوده است و این اکنون بیش از پیش در مورد اسلام صدق میکند، در عین حال در غرب نیز افراد «شرور»ی که کتابهای «خوب» را نابود میکنند نمونههایی وجود دارد. المطوی چنین میگوید: «همیشه ناطوردشت را مثال میزنم، رمان جی. دی. سالینجر در مورد ازخودبیگانگی نوجوانی که اثر دیرپایی بر مارک چپمن داشت. مارک چپمن در سال ۱۹۸۰ جان لنون را ترور کرد و قصد داشت نامش را به هولدن کالفیلد تغییر دهد. چنین چیزی یک سال بعد پس از سوءقصد نافرجام به رونالد ریگان در اتاق هتل جان هینکلی، نیز یافت شد. آیا این کتاب متن خطرناکی است یا اینها [حاصل] دو خوانش جنونآمیز از آن هستند؟»
او پذیرفته که گذشته از پیامهای اساسی در داستانهایش، در زمان خلق شخصیتهایش بسیار تفریح کرده است: ابرقهرمانان آثار او رنگینکمانی از ملیتهای مختلفی است که در میان آنها ایرانی، یمنی، غنایی و مجارستانی هستند که علیرغم تفاوتهای فرهنگی و نژادی گرد هم آمدهاند. ابرقهرمان ایرانی با آتش بازی میکند. شخصیت موذیتر، ابرقهرمان مونث فرانسوی است که برقع میپوشد (برقع در فرانسه ممنوع است). شخصیت یمنی بر اساس همسر سعودی-یمنی المطوی، یعنی رولا باناجا شکل گرفته و درگیری که با الهام از کودکی وی در یکی از داستانها به چشم میخورد: «من بچهای بودم که اضافه وزن داشتم و پسرعمویم که با او صلح کرده بودیم برایم قلدری کرد، من هم حسابش را رسیدم.»
ژوئن ۲۰۰۹ هنگامی که اوباما سخنرانی اصلی خود را در کایرو انجام میداد تا به سوی جهان اسلام دست دوستی دراز کند، المطوی تصمیم گرفت این لحظه را در قالب کتاب کمیک ثبت نماید. برای این منظور تصمیم گرفت مجموعه ۹۹ را با قهرمانانی از دنیای غرب ارائه کند. یک [جلد] کمیک دورگه دیسی چاپ شد که در آن شخصیتهای مسلمان مطوی با سوپرمن، واندر وُمن و سایر اعضای گروه ملاقات میکردند و با هم دنیا را نجات میدادند. و کمی بعد، یکی از رضایتبخشترین نتایج این بود که ناشران امریکایی بر آن شدند تا ابرقهرمانان مسلمان خودشان را خلق کنند. در سال ۲۰۱۳ مارول، شخصیت خانم مارول، ابرقهرمان پاکستانی که نام واقعیاش کمالا خان است معرفی کرد. همزمان [کمپانی] دیسی شخصیت دونده شب، یک دورگه فرانسوی-الجزایری شبیه به بتمن، و سیمون باز یک دورگه عرب-امریکایی در گردان فانوس دریایی سبز را طراحی کرد. از سویی دیگر اقتباس هالیوودی مجموعه ۹۹ سرانجام به پخش رسید و در سرتاسر جهان، در سینماها یا برنامههای تلویزیونی دیده شد.
او از خلق این آثار و میراثاش در خود احساس غرور میکرد. «در دنیایی که مسلمانان صرفاً شخصیتهای شیطانی بودند، این آثار نگاهی متفاوت به مسلمانان را پیشنهاد میداد. همواره افراد روانپریشی که به غلط دین را مطابق نفع خود تفسیر میکنند وجود خواهند داشت اما تنها راه حقیقی مواجهه با افراط، از هنر و فرهنگ میگذرد. این راه برای جوانان از طریق داستانها جذاب خواهد بود.»
پرونده فتوا و دادگاه هنوز مبهم است. مطالعه کمیکها و صحبت با المطویِ نرمخو، گیجکننده است که چرا با گذشت سالها از این ابداع سرزنده، وی اکنون باید مورد هدف قرار گیرد. چرا تصور میکند مجموعه ۹۹ یادآوری غمانگیزی است؟ او شانه بالا میاندازد. چه کسی میداند؟ اما نکته واضح و مثبت اینجاست. او افزود: «من با مزاحمتها بزرگ شدم. آسان نیست اما آشناست.»
در این مدت صرف نظر از اضطراب مسری، کودکان سرتاسر جهان عاشق ابرقهرمانان شجاع اسلامیشان میشوند. و او میگوید این بهترین داستان است.
منبع: مصاحبه با Independent
[۱] برنامهای که شرکتکنندگان آن حداکثر ۱۸ دقیقه برای ارائه طرح خلاقانه خود فرصت دارند. TED مخفف کلمات تکنولوژی، سرگرمی، طراحی است.
[۲] تیگر (ببری) یکی از شخصیتهای انیمیشن «وینی د پو» دیزنی بود و مانند سایر شخصیتهای آن، اسباببازی کریستوفررابین است.
مطالب مرتبط:
One thought on “۹۹، داستان ابرقهرمانان الهام گرفته از مفاهیم اسلامی”