معرفی کتابی کوچک که به نیازهای اولیه در این حوزه پاسخ میدهد
برای این پرسش که «مطالعه دربارۀ اساطیر ایران را از کجا و چگونه آغاز کنیم؟» تا کنون پاسخهای زیادی ارائه شده است. بسیاری از کارشناسان این حوزه معتقدند و توصیه میکنند که علاقهمندان به مطالعه و شناخت اساطیر را باید از همان ابتدا به منابع اصلی و متون قدیمی ارجاع داد. یعنی به متونی مانند «اوستا»، کتاب مقدس ایرانیان قدیم؛ حماسه هندی «مهابارتا» که به خاطر همریشه بودن اساطیر ایران و هند و شباهت اساطیر آنها به یکدیگر، اطلاعات ارزندهای به ما عرضه میکند؛ ادبیات دینی پهلوی مانند «بُنْدَهِشْن» و «دینْکرد»؛ و مکتوبات دیگری مثل «اَرداویرافنامه»؛ و حتی برخی آثار دورهی اسلامی از شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری گرفته تا نوشتههای ابوریحان بیرونی و حمزه اصفهانی.
اما تجربه نشان میدهد که این پیشنهاد – هرچقدر هم که در ظاهر معقول و موجه باشد – فقط باعث سردرگمی بیشتر تازهواردان به این حوزه خواهد شد و حتی میتواند دلزدگی و دافعۀ شدیدی در آنها ایجاد کند. البته برای درک لایههای پیدا و پنهان جهان اساطیر ایرانی، مسیر دیگری جز مطالعۀ همۀ این آثار و درگیر کردن ذهن با آنها نمیشناسیم و هیچ راه ساده و کمزحمتی برای دستیابی به شناخت عمیق و درست از اسطورهها و ماهیت آنها وجود ندارد. اما برای برداشتن نخستین گام، چنین توصیهای خطاست و نتایج مطلوبی به دنبال ندارد، آنهم برای کسانی که در این حوزه تازهوارد محسوب میشوند و هنوز حتی به اسامی شخصیتها عادت نکردهاند. ذهن خام و شکلنگرفتهی یک مبتدی، آمادگی مواجهه با آنچه را که در این متون قدیمی عرضه میشود ندارد و احتمالاً، خیلی زود انگیزهی اولیه خود را از دست میدهد و ماجرا را نصفهنیمه رها میکند.
اما راه دیگری هم هست که بارها آزموده و تقریباً همیشه به نتیجه منتهی شده است. مطالعه برای شناخت اساطیر ایران را میتوان با کتابی کوچک که تصویری کلی از فضا و شخصیتها و قصههای اساطیری ارائه میکند شروع کرد. بر اساس همین پیشنهاد، چند گزینه پیش روی ماست اما به نظرم کتاب «تاریخ اساطیری ایران» از ژاله آموزگار (انتشارات سمت) کتابی مناسب و بهترین گزینه برای شروع مطالعه و شناخت اسطورهای ایران است. این کتاب کوچک ۱۱۰صفحهای راهنمای خوبی برای ورود به جهان اساطیر ایرانی است. اطلاعات آن دقیق و منسجم و دانش نویسنده عمیق و قابلاعتماد است. به قول خودش «هیچ مطلبی در این کتاب نیست که مستند به منبع معتبری نباشد». او سالهای زیادی از عمرش را برای مطالعه در این حوزه صرف و جز این کتاب، چند کتاب و مقاله و ترجمۀ دیگر نیز در این زمینه به نام خود ثبت کرده است.
آموزگار در «تاریخ اساطیری ایران» مقدمات و مبانی این حوزه را شرح میدهد و در ماهیت جهان و شخصیتهای اسطورهای ایران کندوکاو میکند و آنچه را که برای شناخت اولیه از اسطورهای ایرانی نیاز داریم به ما عرضه میکند. روایتهای این کتاب از پیش از آفرینش جهان آغاز میشود، از جدایی قلمروهای خیر و شر از یکدیگر و حیات نخستین انسانها و ظهور و سقوط سلسلههای پیشدادی و کیایی میگذرد و از دورۀ اساطیری به دورۀ تاریخی میرسد. همچنین از زرتشت، تولد و زندگی او سخن میگوید و در سرنوشت پایانی و موعود جهان در اساطیر ایران درنگ میکند.
از آنجا که این کتاب برای دانشجویان دورۀ کارشناسی تدوین شده است، وارد طول و تفصیلهای عجیب و پیچیده نمیشود و بحثهای دامنهدار و خستهکننده را پیش نمیکشد. از اینرو هر کسی میتواند به آسانی با این کتاب ارتباط برقرار کند. به گفتۀ خودش «با زبانی ساده تاریخ اساطیری ایران را با تکیه بر متنهای کهن ایرانی به رشته تحریر کشیده است». چارچوبی که این کتاب در ذهن خوانندۀ خود شکل میدهد، مسیر مطالعات بعدی را تا حد زیادی هموار و از بسیاری آشفتگیهای بعدی جلوگیری میکند. البته میتوان به مرور و بعد از یک دورۀ طولانی و مستمر مطالعه از این چارچوب خارج شد و حتی برخی دیدگاههای ژاله آموزگار را به چالش کشید اما اعتبار این پیشنهاد، که کتاب «تاریخ اساطیری ایران» بهترین و مناسبترین کتاب برای ورود به جهان اساطیر ایران است همچنان دستنخورده و مخدوشنشده باقی خواهد ماند. خود او در مقدمۀ کتاب اذعان میکند که «در این مختصر پاسخ همۀ پرسشهای اساطیری را نمیتوان یافت»، اما به این امید بسته که «این مجموعۀ مختصر که نشاندهندۀ بخش کوچکی از فرهنگ بزرگ و پایدار این سرزمین است» در ایجاد «توجه و علاقه به پژوهشهای عمیقتری در این زمینه» موثر باشد.
مرتضی میرحسینی