ناگفتههایی از سیاستهای اقتصادی ششمین «ایراننوشت»
ششمین دورۀ جشنوارۀ نوشتافزار ایرانی-اسلامی با عنوان «ایراننوشت» از ۲۲مرداد تا ۲شهریور سال جاری در بخش نمایشگاهی مرکز آفرینشهای فرهنگیهنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
به گفتۀ سعید حسینی، مدیرعامل مجمع نوشتافزار ایرانی اسلامی، در این نمایشگاه بالغ بر ۱۰۰ تولیدکنندۀ داخلی با هدف ذائقهسازی و با رعایت فرهنگ بومی به عرضۀ پنج هزار محصول داخلی پرداختند.
از میان عوامل برگزارکنندۀ این رویداد اقتصادی-فرهنگی، به سراغ جواد باقریان رفتیم. وی هم کارشناسی مدیریت فرهنگی دارد و هم سالها به عنوان فعال اقتصادی با بدنۀ بازاریان و تولیدکنندگان در ارتباط بوده است. باقریان مدیر تجاریسازی مجموعهای است با عنوان آرش که به گفته خودش: از همان آغاز با دغدغههای فرهنگی متولیانش شکل گرفت، سه سال است در حوزۀ پژوهش انیمیشن و کاراکتر فعالیت دارد و یک سال اخیر هم در بخش تجاریسازی محصولات کاراکترمحور وارد شده است. در حقیقت این مجموعه نقش حلقۀ واسط را بین تولیدکنندگان محتوای نرم و تولیدکنندگان کالای فیزیکی ایفا میکند.
باقریان معتقد است دو قشرِ تهیهکنندۀ محتوای دیداری و نوشتاری در ایران و تولیدکنندۀ محصول بازاری داخلی، زبان مشترکی برای همافزایی و رسیدن به تعامل مورد نیاز برای بیرون کشیدن سهم بازار از دست کاراکترهای غیربومی ندارند. گفتمان این دو قشر و نگاهشان به بازارِ سرمایه از دو جنس کاملاً متفاوت است و بدون درک و شناخت هر کدام از دیگری، تلاش برای عرضۀ موفق کاراکترهای بومی عملاً محکوم به شکست است. به همین سبب، اشتراکآفرینیِ منافع اقتصادی برای این دو بخش، که در نهایت میتواند به اتفاقات فرهنگی مثبت برای کشور منتهی شود، از وظایفی است که بخش تجاریسازی مجموعۀ آرش برای خود تعریف کرده است.
وقتی کاراکترهای معارض (عنوانی که برای کاراکترهای متضاد با فرهنگ بومی به کار رفته) درصد بالایی از سهم بازار داخلی را بلعیدهاند و استقبال از محصولات جانبیشان از نوشتافزار گرفته تا وسایل خانه چون پرده و فرش و ساعت و … هر تولیدکنندۀ خُردی را هم به وسوسۀ استفاده از آنها میاندازد، کاراکتر داخلی عملاً شانسی برای ادامۀ حیاتش در چرخۀ اقتصادی کشور ندارد. هر کاراکتر بر اساس بهرهای که از سبد دیداری مخاطب نصیبش میشود و به دنبالش، احساس نیازی که در مخاطب ایجاد میکند، در بازار نفوذ دارد. متأسفانه صدا و سیما خود را به عنوان رقیبِ توسعهدهندگان کاراکترهای بیگانه به رسمیت نمیشناسد و تقریباً میدان را برای جولان تبلیغاتی آنها خالی گذاشته است. اگر بخواهیم کاراکتری ماندگار شود باید داستان خوب و شخصیتپردازی قوی داشته باشد. باید انتشار سریالی منظم و مداوم داشته باشد. باید تبلیغات خوب و هوشمندانهای داشته باشد.
مدیر تجاریسازی مجموعۀ آرش از یک سال سختیای میگوید که کف بازار برای مذاکره با تولیدکنندگان صرف کرده است؛ از اینکه تولیدکنندۀ ایرانی، به خاطر نبود ساز و کارهای بازدارندۀ قانونی برای استفاده از کاراکترهای خارجی، دستش برای انتخاب باز است. طبیعتاً اکثرشان هم در وهلۀ اول به سودآوری خود اهمیت میدهند پس، دست روی تولید محصولاتی میگذارند که برای چشم و ذهن مخاطب ایرانی آشناتر و خوشایندتر است. این مجموعه حق استفاده از چند کاراکتر مثل «فیلشاه»، «حسنا کوچولو» و «اتل متل یه جنگل» را از تهیهکنندۀ اثر خریداری کرده و امسال به طور رایگان در اختیار تولیدکنندگان حاضر در ششمین نمایشگاه نوشتافزار ایرانی-اسلامی گذاشته است. باقریان دلیل این کار را جلب اعتماد سرمایهگذاران این بازار عنوان کرد. چون به این نتیجه رسیدهاند که اساساً آدمِ تولیدِ محصول آدم خلق کاراکتر نیست، و برعکس. اگر میبینیم روند پذیرش یک کاراکتر توسط مخاطب در ایران طوری نیست که او را به پرداخت هزینه برای محصولات جانبی آن کاراکتر ترغیب کند، به خاطر این است که حلقههای زنجیرۀ اقتصادی این روند به درستی پشت سر هم چیده نشدهاند. این اشتباه است که تهیهکنندۀ یک کاراکتر خود به طور مستقیم وارد مذاکره با تولیدکنندۀ محصول شود و او را قانع کند که کاراکترش را خریداری کرده و روی محصولاتش کار کند. همینطور اشتباه است که تولیدکنندۀ محصولی برای توسعۀ برندش، بدون در نظر داشتن نیاز و جایگاه خود وسلیقۀ بازار، مستقیم سفارش تولید کاراکتر تبلیغاتی برای محصولاتش را بدهد. نکات و چالشهای زیادی در این عرصه وجود دارد و فقط کسی میتواند آن را مدیریت کند که زبان و نگرش هر دو طرف را به خوبی بشناسد. این البته نیاز به انعطافی دارد که شاید هیچکدام از این دو طرف به آن رضا ندهند. ما، در مجموعۀ آرش، راه برونرفت از این مشکلات را حضور رایگان کاراکترهای ایرانی در کف بازار میبینیم؛ آن هم به مدت چند سال. چون قرار است این کاراکتر بومی با کاراکتر خارجیای رقابت کند که هم رایگان در اختیار تولیدکننده محصول قرار دارد، هم از سبد دیداری مخاطب ایرانی به بهترین شکل بهره برده است.
وی همچنین افزود: در ابتدا، کار طبق برنامهریزیهای مجموعه پیش نمیرفت. مثلاً نتوانستیم مانع حضور محصولاتِ با کارکترهای معارض در بازار شویم و در نتیجه، کسبهای هم که به خاطر مذاکرات طولانی ما راضی به عرضۀ محصولات با کاراکترهای بومی شده بودند تاب رقابت در بازار را نیاوردند و تجربۀ بدی برایشان رقم خورد. در همین بخش بود که متوجه شدیم اقناع بازاریان، حتی با تکیه بر قوانین و نظارتها، برای ورود به این چالش کافی نیست. باید برای فروش اجناس و پیدا کردن بازار کمکشان کنیم.
در مرحلۀ بعد برنامههایی داریم که یکی همین رایگان در اختیار قرار دادن کاراکترهای داخلی به تولیدکنندگان محصول است با اینکه ما خودمان حق انتفاع از این کاراکترها را از تهیهکنندگانش خریداری کردهایم؛ ولی به دلایلی که شرحش رفت حاضر به این کار شدیم.
در ادامه کار قطعاً با سختیهای بیشتری روبهرو میشویم چون با تغییر ذائقه سروکار خواهیم داشت. نه فقط خریداران، که بازاریان هم شامل این مسئله میشوند. ذائقۀ بازاریان خیلی سخت تغییر میکند و لازم است از بازگشت سرمایۀ خود اطمینان حاصل کنند. وقتی تهیهکنندۀ اثر کاراکتری خلق میکند و بدون سبد رسانهای تلاش دارد تا کاراکترش روی محصولی برود، به احتمال زیاد با شکست روبهرو خواهد شد. یا وقتی به حیات کاراکترش، با ساخت ادامۀ مجموعه داستانش به طور منظم و در فواصل کوتاه، ادامه نمیدهد؛ اگر موفقیتی هم کسب کند این موفقیت پایدار نخواهد ماند و با فراموشی کاراکتر محصولات جانبیاش هم دیگر خریدار نخواهند داشت. گاهی تصور میشود فقط قصۀ خوب داشتن و ساخت انیمیشن با آخرین تکنولوژیها کافی است. اما ماندگاری کاراکتر در رسانه و اینکه در فواصل کوتاه قسمت بعدیش منتشر شود هم بسیار مهم است.
مسائل اقتصادی در این حوزه چالشهایی هستند که بدون برطرف کردنشان نباید انتظار توفیق چشمگیری در حل مسائل فرهنگی را داشته باشیم.
تهیه و تنظیم: شیرین محرابیان
برای بهبود این شرایط باید مناسبات و استانداردهای بازار بین الملل رعایت شود. با ملحق شدن ایران به پروتوکل مادرید و تبعیت کردن از قوانین جهانی کپی رایت نه تنها مشکل بازار تولید بلکه بازار فرهنگی را نیز برطرف میکند. جلوی تکثیر بی اجازه کاراکترهای خارجی گرفته شده و حتی در دراز مدت با رعایت قوانین و کسب اعتماد بین الملل بر تحریمهای چند جانبه آمریکا تأثیر تضعیف کننده میگذارد. ثروت در این بازار به حدیست که بسیاری از صدمات سیاسی وارد شده به ایران، میتواند با ورود به بازار بین الملل برطرف شود و حضور عناوین خارجی میتواند ثروت و زیرساختهای آموزشی، فرهنگی، تجاری، تکنولوژی و بانکی را با روند کسب ثروت در حلقه مفقوده که آن بازار لایسنسینگ است را بعد از دهه ها دوباره در ایران احیا کند. ایران نیاز به این مسیر دارد چون ایرانیان نیاز به مشاهده، تجربه و یادگیری فقط و فقط با زندگی کردن در اتمسفر این بازار دارند تا بتوانند روی پای خود بایستند. نگرانیها بابت تهاجم فرهنگی در این بازار از طریق ارتباط مستقیم با تولیدکننده محتوا میتواند آغازگر بومیسازی آثار خارجی بصورت خاص برای ایران و برطرف شدن ناهنجاری سانسور باشد. ایران امروز در حال ورود به عرصه تولید محتوا در کلاس جهانیست پیوستن به پروتوکل مادرید و تبعیت از قوانین جهانی کپی رایت لازمه ضروری آنست.